۸/۰۷/۱۳۸۸

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین



To fall in love
عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach
آنقدر بخندی که دلت درد بگیره

To find mails by the thousands when you return from a vacation
بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place
برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio
به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside
به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that the towel is warm
از حموم که اومدی بیرون ببینی حوله ات گرمه

To clear your last exam
آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a lot, but you want to
کسی که معمولا زیاد نمیبینیش ولی دلت میخواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used since last year
توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده نمیکردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making faces
برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و بهش بخندی

Calls at midnight that last for hours
تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم طول بکشه

To laugh without a reason
بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good about you
بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره از شما تعریف میکنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours
از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم میتونی بخوابی

To hear a song that makes you remember a special person
آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره

To be part of a team
عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top
از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends
دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person
وقتی اونو میبینی دلت هری بریزه پایین

To pass time with your best friends
لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy
کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things have not changed
یه دوست قدیمی رو دوباره ببینی و ببینی که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach
عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you
یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره

remembering stupid things done with stupid friends. To laugh, laugh, and ... laugh
یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و ... باز هم بخندی

These are the best moments of life
اینها بهترین لحظههای زندگی هستند

Let us learn to cherish them
قدرشون رو بدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگی یک مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک هدیه است که باید ازش لذت برد

۸/۰۵/۱۳۸۸


Going

Again: The simplicity of the road depth, the credulity of seeing

Again: Going and not reaching, the torture of understanding

Again: The larynx, throat lump and the canary's dumbness

Moving songlessly in the strait of the cage.

Again: Envy for going and the fear of the pond fish

The strange fear of putrefying in water

This is simply our story: In the darkness of night

Talking of sun and glory of shining

This is simply our story: Surrounded by autumn oppression

Loving blossoms and the desire of growth.

So good: The bright image of day in the darkness of night

So good: The desire for going, going and not reaching


رفتن

دوباره سادگي عمق جاده ، ساده لوحي ديدن

دوباره رفتن و نرسيدن ، عذاب فهميدن

دوباره حنجره و بغض گنگ قناري

به تنگناي قفس بي ترانه جنبيدن

دوباره حسرت رفتن ، هراس ماهي بركه

دوباره بيم غريب در آب گنديدن

همين حكايت ما شد كه در سياهي شب

از آفتاب بگوييم و از شكوه تابيدن

همين حكايت ما شد كه در جفاي خزان

به غنچه دل بسپاريم و ميل روييدن

خوشا به تيرگي شب خيال روشن روز

خوشا هواي رفتن و رفتن و نرسيدن

۷/۲۸/۱۳۸۸

شعری زیبا از شکسپیر


That time of year

That time of year thou mayst in me behold
When yellow leaves, or none, or few, do hang
Upon those boughs which shake against the cold,
Bare ruin'd choirs, where late the sweet birds sang.
In me thou seest the twilight of such day
As after sunset fadeth in the west,
Which by and by black night doth take away,
Death's second self, that seals up all in rest.
In me thou see'st the glowing of such fire
That on the ashes of his youth doth lie,
As the death-bed whereon it must expire
Consumed with that which it was nourish'd by.
This thou perceivest, which makes thy love more strong,
To love that well which thou must leave ere long.


آن وقت از سال

آن وقت از سال كه تو مرا نظاره گری
فصلی ست كه برگهاي زرد، يا هيچ، يا تعداد كمي
بر روي شاخه هاي لرزان از سرما، خالي از نغمه سرایان آويزانند
جائي كه زماني پرندگان آواز سرمي دادند.
در من سوسوي چنان روزهائي را مي بيني
نوري كه بعد از غروب در باختر گم مي شود
و نم نم شب سياه سايه مي گستراند و
برادر مرگ را در آن سیاهی میزبان می شود
.
در من شعله چنان آتشی را می بینی
که در خاکسترش جوانی من خفته ست
چون آخرین نفسها؛
و سرانجام از پا در خواهد آورد آنچه را که به وی بال و پر داده ست.
سالهای زیادی را به باد باید داد
تا عشقی چنین یابی
که گر درک کنی عشقت سوزان تر خواهد گشت.

ترجمه ماشینی چیست؟

اگرچه نام ماشین ترجمه یا ترجمه ماشینی این مفهوم را به ذهن متبادر می سازد که صحبت از ماشین یا دستگاهی خاص و دارای امکانات سخت افزاری ویژه ای است ، لیکن در واقع امروزه این نام به سیستم های نرم افزاری اطلاق می شود که با نصب بر روی انواع کامپیوترها می توانند ترجمه متن از زبانی به زبان دیگر را به انجام برسانند. منظور ازترجمه متن توسط ماشین ترجمه - به پشتوانه پیشرفت هایی که به ویژه در دهه اخیر در تحقق بخشیدن به این رؤیای پنجاه ساله به دست آمده است- فقط برگردان متن نوشتاری نیست، بلکه ترجمة نوشته به صوت، برگردان نوشته به نمایش گرافیکی زبان اشاره ، ترجمه صوت به صوت و یا ترجمه صوت به متن نیز- چه در داخل یک سیستم زبانی و چه به زبان دیگر- و وظایف دیگری از این دست نیزقرار است به عهده ماشین های مترجم گذاشته شود. به عنوان نمونه می توان به نوعی سیستم تلفن همراه طراحی شده توسط شرکت NEC اشاره کرد که برای ترجمه مکالمات تلفنی ژاپنی به انگلیسی طراحی شده است؛ یا از نرم افزارهایی یاد کرد( digital avatars ) که برای کمک به ناشنوایان و یا کم شنوایان طراحی شده و مراحل تکمیلی خود را می گذراند و قرار است بتواند آنچه را که “می شنود” با استفاده از تصویر آدمکی که با زبان اشاره صحبت می کند، به ناشنواها منتقل نماید. در طول جنگ عراق نیز نظامیان آمریکایی تلاش های بسیار - و تا حدی موفقیت آمیزی - برای طراحی و استفاده از سیستم هایی کردند که بتواند بین سربازان آمریکایی و اسرا یا دشمنان عربشان ارتباط برقرار کند.

ترجمه ماشینی، حتی به ساده ترین شکل آن که همان ترجمه متن نوشتاری به متن نوشتاری است، از ابعاد گوناگون اقتصادی، علمی، اجتماعی و حتی سیاسی حائز اهمیت بسیار زیادی می باشد. تحقق اهداف محققین در این زمینه علاوه بر آن که پیشرفت علمی بزرگی به حساب می آید، می تواند با توجه به حذف بسیاری از مشاغل ترجمه و همچنین تسریع در انجام کار، صرفه جویی اقتصادی زیادی به همراه داشته باشد، در تسهیل مناسبات سیاسی کشورها تأثیر بگذارد و عواقب اجتماعی شگرفی به دنبال بیاورد.

ظهور ایده ساخت ماشین ترجمه به سالهای نخست پس از جنگ جهانی دوم باز می گردد. اگرچه در طول جنگ از کامپیوتر برای رمز گشایی پیام ها استفاده می شد، لیکن اولین جرقه اندیشه ساخت رایانه ای که بتواند زبان را رمزگشایی کرده و مفهوم آن را به زبان دیگری برگرداند، به یادداشت های وارن ویور (Warren Weaver ) در سال 1949 و بحث های مبسوطی که پس از آن در این باره درگرفت، برمی گردد. این بحث ها طی مدت کوتاهی به بسیج شدن گروه های فنی و پژوهشی مختلفی در اروپا و آمریکا منتهی شد که با جذب و هزینه کردن سرمایه های کلان به سوی تحقق ساخت ماشینی برای شکستن کد های زبانی و تبدیل آن ها به زبان دیگر همّت گماشتند. این اشتیاق، تلاش و سرمایه گذاری گسترده کمابیش تا زمان انتشار گزارش کمیته آلپاک (Automatic Language Processing Advisory Committee) در سال 1964 ادامه داشت . این کمیته که از سوی فرهنگستان ملی علوم آمریکا مأمور بررسی وضعیّت و چشم اندازهای آینده ماشین ترجمه شده بود در گزارش پایانی خود اعلام کرد که اوّلا با وجود تعداد کافی مترجم، نیازی به پیگیری پروژه ماشین ترجمه نیست و دیگرآن که ، بررسی ها نشان داده است که فعالیت های پرهزینه انجام شده در زمینه ساخت چنین دستگاهی نتوانسته است پس از آن همه سال دستاورد قابل توجهی داشته باشد و آینده روشنی نیز نمی توان برای آن متصور شد.

گزارش آلپاک فعالیت محققان در زمینه توسعه طرح های ترجمه ماشینی را برای بیش از یک دهه دچار رخوت و آهستگی کرد، لیکن مجددا با افزایش نیاز به تولید انبوه متون ترجمه درزمان کوتاه از یک سو، و پیشرفت های حاصل در فن آوری اطلاعات از سوی دیگر، این فعالیت طی دهه های گذشته شتابی مضاعف به خود گرفته است. با وجود همه پیشرفت هایی که در زمینه طراحی سیستم های ترجمه کامپیوتری روی داده است، هنوز می توان گفت که ترجمه ماشینی با کسب نتیجه مطلوب فاصله بسیار زیادی دارد. در شرایطی که روند جهانی شدن با سرعت بسیار زیادی به پیش می رود، ساخت نرم افزار دقیق و قدرتمندی که بتواند فاصله بین زبان های گوناگون را، که از مهمترین موانع جهانی شدن است، در هم بشکند- هنوز راه درازی در پیش دارد. جالب اینجاست که ایده ساخت چنین ماشینی، از نخستین اهداف و انتظارات غیر محاسباتی بود که سازندگان اوّلین کامپیوتر ها به دنبال آن بودند. با این وجود، امروز پس از چند دهه از طرح چنین هدفی و با وجود پیشرفت های شگرف فن آوری رایانه در رشته هایی که سابقا هرگز به ذهن کسی نمی رسید، و علیرغم صرف صد ها ملیون دلار هزینه و چند دهه تحقیق برای ساخت ماشین ترجمه، هنوز چندان نتایج رضایتبخشی در این زمینه به دست نیامده است.

مبنای کار سیستم های قدیمی تر ترجمه ماشینی مبتنی بر واژه نامه ( Dictionary-based) و بر اساس قواعد زبا نشناسی (Rule-based ) بود. ( مانند Systran دراین روش که به Interlingual Machine Translation نیز شهرت دارد،) جملات متن مبدأ بر اساس اصول دستورزبان و مجموعه گسترده ای از لغات که به کامپیوتر داده شده است حلاجی شده و پیش از ترجمه به زبان مقصد، به یک زبان واسطه برگردانده می شود. سپس متن زبان واسطه بر اساس همان قواعد داده شده به سیستم و با استفاده از مناسب ترین و رایج ترین معادل های واژگان در زبان مقصد ترجمه می شود. امروزه اگرچه نرم افزارهای ترجمه مبتنی برسیستم فوق الذکردیگر توجه پیشگامان این فن آوری را به خود جلب نمی کند، لیکن هنوز نیز در برخی کارخانجات و مؤسسات بزرگ مثل کمپانی بزرگ چند ملیتی فورد از مترجم های ساخته شده بر اساس این سیستم برای ترجمه هزاران صفحه بروشور و دستورالعمل های فنی در روز استفاده می شود. دلیل عدم استقبال طراحان نرم افزارهای جدید ترجمه از سیستم های قدیمی تر، تصنّعی بودن نتیجه کار ترجمه و غالبا دور شدن از معنای واقعی جملات می باشد. امروزه در ماشین های ترجمه غالبا از روش های آماری ( Statistical) و مقایسه و تطابق ( (Analogyو استفاده از نمونه های موجود Example-based)) استفاده می شود. اصل کارروش های جدید مبتنی بر استفاده از پیکره های زبانی (Corpora) بسیار عظیمی می باشد که متون معادلی را به زبان های مبدأ و مقصد در گنجینه خود دارند و هنگام معادل گزینی، کار خود را بر اساس مقایسه متونی که باید ترجمه شود، با متون و ترجمه های مشابه آن ها در پیکره زبانی ذخیره شده انجام می دهند. از آنجا که تهیه و ذخیره چنین پیکره زبانی کار آسانی نیست، طراحی و استفاده این سیستم در ترجمه ماشینی نیز عموما فقط از عهده شرکت های بزرگ و قدرتمند بر می آید.

به تجربه می توان دریافت که نرم افزارها یا به عبارتی ماشین های ترجمه - حتّی آن ها که با تکنیک ها و سیستم های جدید کار می کنند ، تنها می توانند مفهومی کلی از متن زبان اصلی را در ترجمه خود تولید نمایند و به هیچ عنوان - لااقل فعلا- قادر نیستند دقّت، روانی و وضوحی را که از یک ترجمه مطلوب انتظار می رود در کار خود نشان دهند. آزمودن این نرم افزارها با استفاده از متون مغلق، طولانی و یا حاوی لغات چند معنا به راحتی نشانگر ناتوانی آن ها در حل پیچیدگی های زبانی است. همچنین می توان با ترجمه برعکس میزان انحراف این نرم افزارها را محک زد. هنگامی که متنی را برای ترجمه به زبان دیگر به مترجم الکترونیک وارد می کنیم و سپس ترجمه به دست آمده را مجددا به عنوان متن زبان مبدأ به ماشین می دهیم تا به زبان اولیه برگرداند؛ انتظار می رود که متن اول و سوم اگرچه نه کاملا- بلکه تا حد زیادی مشابه یکدیگر باشند. استفاده از مترجم آنلاین گوگل که از سال گذشته سیستم خود را از روش وابسته به قواعد به شیوه ترجمه آماری (Statistical) تغییر داده است و از این رو از بهترین سیستم های ترجمه به حساب می آید، نشان می دهد که نتیجه کار ترجمه این ماشین به هیچوجه با پیش بینی و انتظارات ما سنخیت ندارد.

اکنون بسیاری از صاحبنظران برآ نند که ارائه ترجمه خوب ، تنها با داشتن اشراف کامل به واژگان و قواعد نگارشی زبان های مبدأ و مقصد میسر نمی شود، بلکه نیازمند ادراک انسانی از مفاهیم گوناگونی می باشد که ماشین هرگز قادر به فهم آن نیست و نخواهد بود. از نظر برخی افراد، ماشین های ترجمه شفاهی، نرم افزارهای تبدیل کلام به آدمک های گرافیکی که به زبان اشاره صحبت می کنند و یا موبایل هایی که صحبت های شخص آن طرف خط را به زبان دیگر برمی گردانند شاید فقط در حد سرگرمی جلوه کند؛ لیکن از یاد نبریم که بسیاری از امکانات پیش پا افتاده و کاملا بدیهی زندگی امروزی ما یکصد سال پیش حتی به مخّیله دانشمندان نیز راه پیدا نمی کرد.

ترجمه ماشینی چیست؟

ویکی پدیا : ترجمه ماشینی چیست؟

ترجمه ماشینی ترجمه‌ای است که توسط کامپیوتر و بدون دخالت فرد انجام می‌شود.
سابقه ترجمه ماشینی به حدود نیم قرن پیش بر می‌گردد. نخستین ترجمه‌ای که بطور کامل توسط کامپیوتر انجام شد، ترجمه متنی از زبان انگلیسی به زبان روسی بود. گر چه از آن زمان تا کنون ترجمه ماشینی رشد زیادی داشته‌است، هنوز هم نقص‌های فراوانی دارد. اصولا چون کامپیوترها نمی‌توانند مانند انسان هوشمند باشند، ترجمه‌ای هم که توسط آنها انجام می‌شود، ترجمه کاملی نخواهد بود. نمی‌توان انتظار داشت که با استفاده از یک نرم‌افزار مترجم، هر متنی به آسانی ترجمه شود. نرم افزارهای مترجم، در بهترین حالت، عمل ترجمه را با دقتی در حدود ۷۰ درصد انجام می‌دهند. برای به دست آوردن نتیجه بهتر، لازم است قبل و بعد از ترجمه، مقداری ویرایش روی متن انجام شود.
در طی چند دهه‌ اخیر و هم‌زمان‌ با گسترش‌ و پیشرفت‌ زبان‌شناسی‌ رایانه‌ای‌، در بسیاری ‌از کشورهای‌ پیشرفته‌، تلاشهای‌ همه‌جانبه‌ و پیگیر در جهت‌ ترجمه‌ متون‌ از طریق‌ کامپیوتر انجام‌ گرفته‌ و حاصل‌ کار با توجه‌ به‌ تنگناها و مسائل‌ خاص‌ ترجمه‌ درخور توجه‌ بوده‌ است‌. این‌حقیقت‌ را باید پذیرفت‌ که‌ ترجمه‌ متون‌ از طریق‌ کامپیوتر محدودیت‌های‌ خاص‌ خودداشته‌ است‌. در بعضی‌ از زمینه‌ها حاصل‌ کارکرد واقعا رضایت‌بخش‌ است‌ ولی‌ در بعضی‌موارد نتایج‌ به‌ دست‌ آمده‌ را علی‌رغم‌ قابل‌ فهم‌ بودن، باید ویراستاری‌ کرد. طبیعتا نوع‌ متن‌ و میزان‌ پیچیدگی‌ آن‌ اهمیت زیادی در نتیجه کار دارد.
ترجمه‌ متون‌ علمی‌ به‌ این‌ علت‌ که‌ از وضوح‌ بیشتر و ابهام کمتری برخوردارند به‌ سهولت‌ از طریق ‌کامپیوتر انجام‌ می‌گیرد، ولی‌ ترجمه‌ متون‌ ادبی‌ که‌ از دیدگاه‌ علمی‌ در حیطه‌ ترجمه‌ فرهنگی قرار دارد، اگر غیر ممکن‌ نباشد، چندان‌ ساده‌ نخواهدبود. براساس‌ پیش‌بینی‌های‌ اهل‌ فن‌ بدون‌ شک‌ طی‌ چند سال‌ آتی نتایج‌ حاصل‌ از ترجمه‌ متون‌ ادبی‌ از طریق‌ کامپیوتر با نتایج‌ فعلی‌ آن‌ کاملاً متفاوت‌ خواهدبود.
در ترجمه‌ ماشینی ویژگیهائی‌ وجود دارد که‌ نه ‌تنها از نظر جذبه‌ و کشش‌ علمی‌ بلکه‌ از دیدگاه‌ اقتصادی و دیگر ضرورت‌ها و اقتضاهای‌ عصر، انجام‌ آن را کاملاً توجیه‌ می‌کند. به‌ عنوان‌ مثال‌ در مقر سازمان‌ ناتو در بروکسل‌ و جامعه‌ اروپا علیرغم‌ آنکه‌ حدود ۱۲۰۰ مترجم‌ ورزیده‌ به‌ کار اشتغال‌ دارند، در حال‌ حاضر از ترجمه‌ ماشینی‌ نیز استفاده‌ می‌شود. دلیل این امر سرعت‌ و هزینه‌ است‌. میزان‌ کاری ‌که‌ مترجمی‌ ورزیده‌ در خلال‌ چندین‌ روز انجام‌ می‌دهد، توسط کامپیوتر در عرض‌ چند دقیقه‌ انجام می‌شود. حتی‌ اگر کیفیت‌ و دقت‌ ترجمه‌ ماشینی‌ کمتر از حاصل‌ کار مترجم‌ باشد، باز هم‌ از جهات ‌مختلف‌ اهمیت‌ و ارزش‌ خاص‌ آن‌ چشمگیر است‌.

۷/۱۵/۱۳۸۸

ترجمه همزمان چیست؟

ترجمه همزمان یا ترجمه شفاهی عبارت است از برگرداندن یک مفهموم از زبان مبدا به زبان مقصد به صورت شفاهی .آنچه مترجم مکتوب را از مترجم همزمان متمایز می سازد این واقعیت است که مترجم همزمان با قرار گرفتن در یک محیط ارتباطی ملموس و تکرار ناپذیر ( Non-repeatable ) اجبارا از تکنیک ها و شگردهایی استفاده میکند که حاصل آن عبارات و جملاتی است که ترجمه ی کلمه به کلمه محسوب نخواهد شد .

مترجم همزمان فرصت تغییر دادن عبارات ، تصحیح ساختار جملات و انتخاب سبک های گوناگون را ندارد و رعایت زمان در بعضی موارد یک نیاز محسوب میشود . تنها مزیتی که مترجم همزمان از آن برخوردار است ولی مترجم مکتوب از فیض آن بی بهره است استفاده از پیامهای جانبی است که از عوامل غیر زبانی چون حرکات دست و چهره ی گوینده منبعث می شود .

در ترجمه ی همزمان گفتار ارائه شده توسط متکلم عینیت ملموس نمییابد و در زمان محو میشود . آنچه باقی می ماند نقش مفاهیم در ذهن مترجم است . حرکات فیزیکی گوینده ، پیام را روشنی بیشتری می بخشد و به آن غنای بهتری میدهد . مترجم همزمان باید در کار خود دارای چنان ذوق و ظرافتی باشد که ترجمه بدست آمده عاری از عیب و نقص باشد زیرا فرصتی برای تصحیح و تجدید نظر و یا بازآفرینی وجود ندارد . مترجم همزمان باید دارای خلاقیت بسیار بالا بوده و بتواند در لحظه تصمیم بگیرد .

در حال حاضر سه نوع ترجمه هم;زمان در سازمان های بین المللی خصوصا در سازمان ملل متحد معمول است که عبارتند از :

1.ترجمه ی همزمان مقطع ( Consecutive Interpreting )

در این نوع از ترجمه ، مترجم با استفاده از فاصله زمانی که پس از قطع موقت کلام گوینده حادث گردیده ، مفاهیم را که یا به صورت یادداشت و یا به صورت ذهنی در اختیار دارد در زبان مقصد باز آفرینی میکند . این فاصله ی زمانی میتواند معادل دو یا سه جمله باشد و در بعضی موارد به چند دقیقه نیز برشد . هرچه طول این مدت یعنی زمانی که گوینده سخنان خود را ایراد می نماید طولانی تر باشد ، ترجمه ی ارائه شده نیز کلی تر خواهد بود . معهذا برخی از مترجمان همزمان به قطعات کامل و طولانی تر راغب اند زیرا بسیاری از موارد مبهم رفع خواهد شد .

2.ترجمه ی همزمان همردیف ( Simultaneous Interpreting ):

در این نوع ترجمه مترجم همزمان در حالی که متکلم سخن میگوید او نیز به ترجمه پرداخته و جملات را به زبان مقصد بر می گرداند . این نوع ترجمه از تمام تر جمههای دیگر مشکل تر است .

3.ترجمه ی مکتوب همزمان ( Trans - Interpreting ):

نوعی از ترجمه همزمان است که ضمن آن مترجم متن ترجمه شده را همپای سخنران قرائت میکند ولی در عین حال نیز اگر به ضرورت عبارتی را سخنران شفاها اضافه نماید به موقع ترجمه می نماید .