Not Waving But Drowning (Stevie Smith 1903-71)
Nobody heard him, the dead man,
But still he lay moaning:
I was much further out than you thought
And not waving but drowning.
Poor chap, he always loved larking
And now he's dead
It must have been too cold for him his heart gave way,
They said.
Oh, no no no, it was too cold always
(Still the dead one lay moaning)
I was much too far out all my life
دست تکان نمی دادم بلکه داشتم غرق می شدم
هیچ کس صدایش را نشنید صدای فردی را که مرد
و این شکایت مرد مرده است:
دور تر از آن بودم که شما می پنداشتید
دست تکان نیمدادم بلکه داشتم غرق می شدم
بیچاره، تفریح رو خیلی دوست داشت
و الآن مرده است
آب خیلی سرد بوده و قلبش ایستاده
آه نه نه، همیشه (زندگی) سرد بود
(هنوز مرده نالان است)
همیشه از زندگی دور بودم
دست تکان نمیدادم بلکه داشتم غرق میشدم.